رودخانه ای روی رودخانه دیگر 5/8/88
حتی پس از دیدن آن هم به سختی می توانید آن را باور کنید!
پل آبی در آلمان. عجب شاهکاری!
شش سال زمان، 500 میلیون یورو هزینه، 918 متر درازا .... به این می گویند مهندسی!
این یک "کانال-پل" بر روی رودخانه «الب» است که در راستای تحقق بخشیدن به وحدت دو آلمان، آلمان شرقی سابق را به آلمان غربی متصل می کند و در شهر «ماگدبرگ» در نزدیکی برلین قرار دارد.
این عکس در روز افتتاح پل گرفته شده است.
برای دست اندر کاران پروژه های مهندسی این سؤال پیش می آید که آیا در طراحی این پل، مقاومت آن در برابر بار اضافی ناشی از رفت و آمد کشتی ها و بارج ها را در نظر گرفته اند و یا اینکه فقط وزن آب روی آن را در نطر داشته اند؟
پاسخ:
فقط لازم است که این پل بتواند وزن آب روی آن را تحمل کند!
چرا؟ چون هر کشتی جایگزین حجمی از آب می شود که هم وزن خودش باشد. بدون در نظر گرفتن باری که درون کشتی است.
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.