فریب وایمکس ایرانسل را نخورید 21/7/90
سال گذشته مطلبی در باب مقایسه سرویس های اینترنت وایمکس و ای دی اس ال نوشته بودم و دردسر های سرویس وایمکس ایرانسل را بازگو کردم. این بار پس از گذشت یک سال، به ابعاد دیگری از فاجعه «ایرانسل» پی برده ام.
در شهریور ماه امسال در حدود سه هفته اشتراک وایمکس من قطع شد و در طول این مدت چندین بار با خط ارتباطی 707 تماس گرفتم. در ابتدا وجود اشکال را منکر می شدند و بعد گفتند که BTS نزدیک خانه شما در حال بروزرسانی است و بزودی درست می شود. این «بزودی» همانطور که گفتم در حدود سه هفته طول کشید و بالاخره سرویس برقرار شد. اما چه سرویسی؟ سرویس Wimax 256Kb من سرعتش به مراتب کمتر از سرویس ADSL 128Kb شده است (من همزمان از این دو سرویس استفاده می کنم) از آن زمان تا کنون نیز چند بار با خط 707 تماس گرفته ام و هر بار مدتی مدید پشت خط مانده ام تا یکی از اپراتورهای ایرانسل شروع به پاسخگویی کند. جالب است این شرکت که دومین شرکت خدمات مخابراتی کشور است نمی تواند یک ارتباط تلفنی شفاف و واضح با مشتریانش برقرار کند. در طول تماس علاوه بر سر و صدای اپراتور های دیگر، مرتب خش خش و فش فش می شنوید به طوری که با چند بار تکرار نیز صحبت های اپراتور مفهوم نمی شود. درد سرتان نمی دهم در میان آن همه نویز و پارازیت دستگیرم شد که ایرانسل در حال بروزرسانی سرویس وایمکس خودش است و بزودی مشکل حل می شود.
با آنها یک ادعای حقوقی را نیز مطرح کرده ام. در تماسهای خود با خط 707 از آنها پرسیده ام که در شرایطی که من هزینه اشتراک شش ماهه ام را یکجا پرداخت کرده ام، در برابر این مدتی که سرویس من قطع بوده و یا با سرعتی کمتر از میزان قرارداد بوده، شرکت برای من چه می کند و چگونه جبران خسارت می کند. در پاسخ آخرین تماسی که همین دیروز با این خط داشتم، به من گفتند که شرکت بابت مشکلات ناشی از اختلالات شبکه خسارتی نمی دهد و اگر اعتراضی دارید به دفتر مرکزی ایرانسل در تهران مراجعه کنید. وقاحت را می بینید؟ هر شرکت دیگری به جای ایرانسل بود یک جوری جبران خسارت می کرد و یا بنا به رسم ادب، حداقل یک عذر خواهی خشک و خالی می کرد. به آنها گفتم: من که در اهواز ساکن هستم به کجا مراجعه کنم؟ گفتند: تهران!! واقعیت همین است. این شرکت در «استتار» خود آن چنان توانایی شگفت انگیزی دارد که امکان هر گونه رویارویی مشتریان را با خودشان از بین برده و با خیال راحت هر کار که دلش بخواهد می کند و در این مملکت کسی نیست که به آنها بگوید بالا چشمتان ابروست.
شرکتی که من مشتری سرویس ADSL آن هستم ماهانه 3GB ترافیک به من می دهد، استفاده از سرویس اینترنت آن در ساعات شب تا صبح رایگان است ، علاوه بر آن به مناسبت های گوناگون نیز یک تا سه گیگ ترافیک رایگان هدیه می دهد و اگر هم در سرویس آن اختلالی به وجود آید، ضمن عذرخواهی با اهدای مقداری ترافیک رایگان از مشتری دلجویی می کند (آخرین باری که این اتفاق افتاد، 12 شهریور امسال بود) جالب است که همین ماه گذشته ضمن اینکه با یک تماس تلفنی روز تولدم را تبریک گفتند به من اعلام کردند که سه گیگ ترافیک رایگان نیز به عنوان هدیه تولد به شما می دهیم. ای درد و بلای این شرکت بخورد توی ملاج مدیران شرکت «تجاری، تجاری، تجاری، ارتباطی ایرانسل»
در خاتمه یک بار دیگر باید بگویم که تمام این امتیازات و ساعات خوش و روزهای خوش و بسته های هدیه تابستانی و زمستانی و دهها در باغ سبز دیگری که شرکت ایرانسل در تبلیغاتش به خورد مشتریان ارائه می دهد، تا زمانی است که شما مشتری ایرانسل نشده اید. همین که به گرداب این شرکت افتادید شما را رها می کند و شروع می کند به چاپیدن شما. من که این صحبت ها را می کنم، فکر می کنم که می توانم در این موارد صاحب نظر باشم زیرا شوربختانه از مشتریان قدیم این شرکت هستم و بسیاری از محصولات این شرکت از قبیل سیم کارت دائمی و اعتباری و شماره طلایی و سرویس وایمکس و مودم های WiFi و USB را خریده ام و چون جزء اولین مشتریان این محصولات بوده ام، بهای گزافی نیز برای هر کدام از آنها پرداخت کرده ام.
در ارتباط با این بحث، بد نیست سری هم به مطالب زیر بزنید:
http://www.goftareno.com/fa/ew_printnews_201081414463221.ashx
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.